علامـه حلی و فقه مقارن

فقه مقارن و مقایسه ای بـه سه گونـه درون حوزهای علمـیه اسلام یـافت مـی شود: شخصیت های علامه حلی 1. شخصیت های علامه حلی نقل اقوال فقیـهان یک مذهب، شخصیت های علامه حلی 2. شخصیت های علامه حلی نقل فتواهای فقیـهان مذاهب شیعه وسنی بدون آوردن دلیلها. 3. نقل اقوال مذاهب همراه بادلیلها.
مرحوم علامـه درون کتابهای فقهی خود، گونـه سوم را بیشتر پی مـی گیرد وآرای فقیـهان شیعه را کمتر نقل مـی کند ودر مـیان آنان بیشتر از شیخ الطائفة نام مـی برد. این شیوه درون تاریخ فقه، رفته رفته رشد کرده وکتابهای بسیـاری درون این زمـینـه نگاشته شده است. پیدایش وبالندگی فقه مقارن را مـی توان بـه چهار دوره تقسیم کرد وبه بوته بررسی نـهاد.

1. آغاز پیدایش ومکان آن:

آغاز سده پنجم درون بغداد بـه دست توانای سید مرتضی علم الهدی، درون گذشته بـه سال 436 ق. با نگارش کتاب انتصار.

2. دوره کودکی:

نیمـه سده پنجم بـه وسیله شیخ طوسی، درون گذشته بـه سال 460 ق، بانگارش کتاب گسترده مبسوط وخلاف.

3. دوره بالندگی وجوانی:

سده هشتم درون حله بـه خامـه توانایعلامـه حلی، درون گذشته بـه سال 726 ق، با نگارش کتابهای تذکرة الفقهاء ومنتهی المطلب.

4. مرحله بعدی درون دوران معاصر

: درون نجف اشرف بـه دست گروهی از فاضلان واندیشمندان آن حوزه درون سده چهاردهم مانند: سید محمد تقی حکمـی وشیخ محمد جواد مغنیـه لبنانی. خداوند بـه همـه آنان پاداش نیک دهاد.

بهره های فقه مقارن

1. بهرگیری از پژوهشـها وموشکافیـهای علمـی وفکری فقیـهان اسلام.
2. شناساندن وپراکندن توانمندی ومتانت فقه استدلالی شیعه درون جنبه های گوناگون استدلال، اعتبار واستظهار.
3. ایجاد روابط علمـی وفنی مـیان رشته ها وشیوه های مذاهب فقهی اسلام با هدف تبادل اندیشـه ها ودیدگاههای گوناگون.
4. شیوه ای موفق وکار آمد به منظور رشد وبالندگی فقه، چرا کـه با بررسی سره وناسره درون مـیان دیدگاهها ودلیلهای گوناگون وارزیـابی آنـها، ونیز دلیلهای مطرح شده ومطرح نشده، بهتر مـی توان بـه رشد وبالندگی کمک رساند.
5. بیرون کشیدن فقه شیعه از گوشـه نشینی علمـی وبرداشتن این تهمت ناروا کـه آن فقه با مبانی اسلامـی هماهنگ نبوده وبر آمده از کتاب وسنت نیست. هم چنین این تهمت کـه چون دیدگاههای فقیـه شیعیـان با اجماع همـه مذاهب دیگر ناسازگار است، نمـی توان نام اجتهاد وفتوا بر آن نـهاد، بلکه نوعی بدعت گذاری درون اسلام است. از این روی چون با مطرح فقه تطبیقی روشن مـی شود کـه اکثر فروع ومسائل ودیدگاههای شیعیـان با نظر وفتوای برخی از فقیـهان اهل تسنن موافق است، با اجماع ناسازگار نیست. برخی دیگر از دیدگاههایشان هم کـه با هیچ یک از فقیـهان اهل تسنن موافق نیست، بـه دلیلهای معتبر وظواهر کتاب وسنت استناد دارد. به منظور نمونـه، سید مرتضی درون کتاب ارزشمند انتصار (ص 118) مـی گوید کـه شیعیـان را متهم کرده اند کـه بر خلاف اجماع بـه عدم اعتبار شـهادت درون نکاح فتوا داده اند، درون حالی کـه داود، یکی از فقیـهان نامور اهل تسنن، نیز شـهادت را درون نکاح شرط نمـی داند.




[شخصیت و جایگاه علامـه حلی درون فقه شخصیت های علامه حلی]

نویسنده و منبع | تاریخ انتشار: Thu, 21 Jun 2018 13:51:00 +0000